اعترافات عجیب ذهن من

"نوشتن برای فراموش کردن است نه برای به یاد آوردن" توماس ولف

و من میترسم از ترس ...
که ترسی را در من بترساند ...
که ترسیدنش ترسهای گذشته من شود ...
که نترسیدنش هم باعث ترسیدن
در آینده من ...
پس میترسم که بترسم ...
و حتی میترسم که نترسم ...
و این ترسیست ترسیدنی میان ترسهایم ...

طبقه بندی موضوعی

۱۳ مطلب با موضوع «همزاد من» ثبت شده است

عشق یعنی یک دنیا بندگی 


عشق یعنی یک زمین زندگی 


عشق یعنی یک بقل درماندگی


عشق یعنی یک سفر در زمانه بچگی


عشق یعنی یک محل افتادگی 


عشق یعنی دیوانگی ، دیوانگی ، دیوانگی

محمد فدردی

همزاد من 

چنان امشب غریبم ، دام ها را دانه می بینم 

مسافر خانه های شهر را پایانه می بینم


شبی که گیسویت رنگ شراب کهنه می گیرد

به هر مسجد که دقت می کنم میخانه می بینم


اگر کاسه ، اگر فنجان ، اگر کوزه ، اگر لیوان

تمام ظرف های خانه را پیمانه می بینم


چنان از عشق مایوسم ، چنان درگیر کابوسم 

که حتی عشق های ساده را افسانه می بینم


من آن شاهین تنهایم ، که در سرما و دلتنگی

کلاه پشمی صیاد را هم لانه می بینم


من ِ دیوانه را یک شهر پند عقل داد اما

اگر عاقل شوم یک شهر را دیوانه می بینم


من ِ مرداب تنها بعد عمری منتظر بودن 

تو را باید ببینم ماه من ، اما نمی بینم

محمد فدردی

همزاد من 

 شاید باید تنها به تو بگویم عذاب چیست ؟

کشیدن است ؟ خوردن است ؟ درک کردن است ؟ بودن است ؟ نبودن است ؟ رابطه است ؟ قطع است ؟ پول است ؟ علم است ؟ سرمایه است ؟ دانش است ؟ فصل است ؟ پاییز است ؟ دلار است ؟ ریال است ؟ افغانستان است ؟ ایران است ؟ شب است ؟ همه است ؟ تنهای است ؟ خنده است ؟ گریه است ؟ بوسه است ؟ شعر است ؟ صدا است ؟ موسقی است ؟ صندلی است ؟ تخت است ؟ کفش است ؟ من است ؟ تو است ؟ او است ؟ فرهنگ است ؟ لباس است ؟ لباس زیر است ؟ گلی خشک است ! سنگ است ؟ خانه است ؟ حال است ... حال است ... حال است ؟ و حال است ! 

دریا است ؟ کویر است ؟ کنار است ؟ تب است ؟ شنیدن است ؟ دیدن است ؟ ترتیب است ؟ ترتیل است ؟ پیام است ؟ همرا است ؟ لحظه است ؟ پیغام است ؟ تلفن است ؟کتاب است ؟ کتاب خانه است ؟ کلاس است ؟ شستن است ؟ فحش است ؟حرف قشنگ است ؟تیک است ؟فهمیدن است ؟ خودکار است ؟خاطره است ؟ آب است ؟ عطش است ؟ سیری است ؟ گرسنگی است ؟ فریاد است ؟زن است ؟ مرد است ؟دختر است ؟ پسر است ؟ بچه است ؟ غذا است ؟ نهار است ؟ شام است ؟برگشت است ؟ رفتن است ؟ آمدن است ؟ مونث است ؟ مذکر است ؟ سکس است ؟ خوابیدن است ؟بلند شدن است ؟ درد است ؟ بیماری است ؟ خوب است ؟ بد است ... بد است ! بد است ؟

اما میدانم عذاب اگر هیچ نباشد ، اما شعر است ...

محمد فدردی