اعترافات عجیب ذهن من

"نوشتن برای فراموش کردن است نه برای به یاد آوردن" توماس ولف

نصیحت !

فراموش کن ...

راحت زندگی کن ...

هنوز اونقدر ناز و جون هستی که کلی لذت ببری ...

میدونم کجام توی ذهنت و بخاطرش ازت ممنونم ، اما بعضی حرفها رو رک باید زد ...

برای خودت و احساست احترام قائل باش ...

واسه همین و واسه صداقت رفتاری با خودت ازت ممنونم ...

ازت عذر میخوام که توی این شرایط قرارت دادم ...

اما صادقانه باید بگم برای من یادآوری شد ...

همه آدمها و نگاهشون به من ...

و این تقصیر تو و هیچ کس نیست ...

این منم و نگاه منه به زندگی ...

اما آخرین نصیحت ...

زندگی 2 تا اتاقه ...

تو یکی پر از چمدونه و یکی دیگه از اتاق ها خالی ...

و تو باید از اتاق پر از چمدون بری داخل اون یک اتاق ...

اما فقط میتونی یکی از این چمدون ها رو با خودت ببری ...

چون از اون در فقط میتونی یک بار رد بشی و فقط با تو یک چمدون جا میشه ...

حالا این تویی با دنیایی از چمدون های متفاوت ...

زشت ...

زیبا ...

درون زیبا و ظاهری کهنه ...

ظاهری نو و درونی خالی ...

و...

حالا بهترین انتخاب رو تو باید داشته باشی ...

چون این چمدون تا آخر عمرت خودش یا اثرش همراهت میمونه ...

پس سعی کن جمدون اشتباهی همراه خودت نبری ...

حالا شاید بفهمی چرا میگم بهترین انتخاب با توست ...

 

دوست دارت منی که هم رفیقته هم دوستت ...

اما تو باید یا باهاش رفیق باشی ، یا دوست !!!



نوشته شده توسط محمد فدردی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

اعترافات عجیب ذهن من

"نوشتن برای فراموش کردن است نه برای به یاد آوردن" توماس ولف

و من میترسم از ترس ...
که ترسی را در من بترساند ...
که ترسیدنش ترسهای گذشته من شود ...
که نترسیدنش هم باعث ترسیدن
در آینده من ...
پس میترسم که بترسم ...
و حتی میترسم که نترسم ...
و این ترسیست ترسیدنی میان ترسهایم ...

طبقه بندی موضوعی

فراموش کن ...

راحت زندگی کن ...

هنوز اونقدر ناز و جون هستی که کلی لذت ببری ...

میدونم کجام توی ذهنت و بخاطرش ازت ممنونم ، اما بعضی حرفها رو رک باید زد ...

برای خودت و احساست احترام قائل باش ...

واسه همین و واسه صداقت رفتاری با خودت ازت ممنونم ...

ازت عذر میخوام که توی این شرایط قرارت دادم ...

اما صادقانه باید بگم برای من یادآوری شد ...

همه آدمها و نگاهشون به من ...

و این تقصیر تو و هیچ کس نیست ...

این منم و نگاه منه به زندگی ...

اما آخرین نصیحت ...

زندگی 2 تا اتاقه ...

تو یکی پر از چمدونه و یکی دیگه از اتاق ها خالی ...

و تو باید از اتاق پر از چمدون بری داخل اون یک اتاق ...

اما فقط میتونی یکی از این چمدون ها رو با خودت ببری ...

چون از اون در فقط میتونی یک بار رد بشی و فقط با تو یک چمدون جا میشه ...

حالا این تویی با دنیایی از چمدون های متفاوت ...

زشت ...

زیبا ...

درون زیبا و ظاهری کهنه ...

ظاهری نو و درونی خالی ...

و...

حالا بهترین انتخاب رو تو باید داشته باشی ...

چون این چمدون تا آخر عمرت خودش یا اثرش همراهت میمونه ...

پس سعی کن جمدون اشتباهی همراه خودت نبری ...

حالا شاید بفهمی چرا میگم بهترین انتخاب با توست ...

 

دوست دارت منی که هم رفیقته هم دوستت ...

اما تو باید یا باهاش رفیق باشی ، یا دوست !!!

محمد فدردی

نظرات  (۱)

خیلی خوب بود
ولی بعضی وقتا ادم به یه جایی میرسه که خودشم به سختی میتوونه به اتاق بعدی برسونه .بعضی وقتا ادم همون یه چمدونم نمیخواد...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی