اعترافات عجیب ذهن من

"نوشتن برای فراموش کردن است نه برای به یاد آوردن" توماس ولف

و من میترسم از ترس ...
که ترسی را در من بترساند ...
که ترسیدنش ترسهای گذشته من شود ...
که نترسیدنش هم باعث ترسیدن
در آینده من ...
پس میترسم که بترسم ...
و حتی میترسم که نترسم ...
و این ترسیست ترسیدنی میان ترسهایم ...

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

گویند ابلیس، زمانی نزد فرعون آمد در حالیکه فرعون خوشه ای انگور در دست داشت و می خورد، ابلیس به او گفت: آیا کسی می تواند این خوشه انگور را به مروارید خوش آب و رنگ مبدل سازد؟

فرعون گفت: نه.

ابلیس با شیوه مخصوص خودش (جادوگری و سحر) آن خوشه انگور را به دانه های مروارید تبدیل کرد.

پس فرعون تعجب کرد و گفت: آفرین بر تو که استاد و ماهری.

ابلیس سیلی ای بر گردن او زد و گفت: مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند، تو با این حماقت چگونه دعوی خدایی می کنی؟

محمد فدردی

همزاد من

 

خواص خاص بودنت ...

توی خاصیت خواص هات نیست ...

بلکه تو خاص بودن خاصیت خواص هاته ... 

که تورو به صورت خاص ...

با خاصیت ترین خاص عالم کرده برام ...

تا بتونم بخاطره خاصیت خاص بودنت ...

به خواص داشتنت افتخاری خاص کنم ...

محمد فدردی